خدایا …
چرا تا زنده ایم
روانمان را شاد نمی کنی؟!
همیکنه مردیم …
شادروانمان می کنی؟!
— باید خودم را ببرم خانه! — امشب؛ — کاش…. شبی، روزی، جایی بر لبان تو تکرار می شد…. نامم! — چه زیبا نقش بازی می کنیم … — خدایا مرا که آفریدی گارانتی هم داشتم؟ دلم از کار افتاده! — چه اشتباه بـزرگیست، تلخ کردن زندگیمان — آدم ها ثانیه به ثانیه رنگ عوض میکنند — در کشـتـن ما …چـه میـزنـﮯ …تـیـغ جـفا …!! — ﺑﻪ ﺗﻮ ﻫﺠﻮﻡ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﺁﺩﻡﻫﺎ، ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ! — انسان، حرفیست — باید قمارباز باشی تا بفهمی فرق است بین ‘باختن’ و ‘بد’ باختن… — کوچه ها را بلد شدم — خیلی سخت بود … — تازگی ها از خواب که بیدار میشوم، تازه کابوس هایم آغاز میشود … — دیدی آخر من را لمس کردی؟ — خوش به حال فرهاد که تلخترین خاطره اش شیرین بود!… — دیروز دست هایش میان دست هایم بود — خنده هایم شکلاتی شده اند ولی زیادی خالص … — اینطور نمیشود — گاهی تو … — هرچی بیشتر کمتر به عاشقی فکر کنی، کمتر بیشتر اعصابت میریزه به هم! — خنده دار است نه؟؟ — چه دنیای عجیبی شده — “دیگران” همیشه برایم”گران”تمام شده اند — روزگار عجیبی شده
باید ببرم صورتش را بشویم…
ببرم دراز بکشد…
دلداریش بدهم، که فکر نکند…
بگویم نگران نباش، میگذرد…
باید خودم را ببرم بخوابد…
“من” خسته است …!
هنگام خوابیدن با خود قدری فکر کنیم …
امروز چه کرده ایم
که فردا لایق زنده ماندن باشیم …
و چه آسان در پشت نقابهایمان پنهان می شویم؛
حتی خدا هم
از آفرینش چنین بازیگرانی در حیرت است …
برای کسی که در دوری ما
شیرین ترین لحظات زندگیش را سپری میکند . . .
از آدم های یک ساعت دیگر میترسم!
چون درگیر هزاران ثانیه اند…
ثانیه هایی که در هرکدام
رنگی دگر به خود میگیرند …
مـارا سـر تـازیـانـه اﮮ …بـس بـاشـد…!
ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ی ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﭘﺲ ِ ﺫﻫﻦ ِ ﺗﻮ، ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ…
ﺁﺩﻡﻫﺎ “ﺗﻤﺎﻡ” ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ …!
زده می شود
خوانده می شود
ترانه می شود، به یاد می ماند …
گاهی
ناله ایست
تنها
خاک خوب می فهمدش ….
رنگهای چراغ راهنما
جدول ضرب
دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمیشوم
اما گاهی میان آدمها گم میشوم
آدم ها را بلد نیستم.!
با “بغض” نوشتم ولی با “خنده” خواندی …
ولی حیف که سنگ قبر من احساس ندارد!
امروز عکسش
و فردا سیگار!
تلخ تلخ …
باید یک غریق نجات همیشه همراهم باشد
غرق در فکرت شدن اصلا دست خودم نیست …
گاهی یاد تو …
گاهی هم غم تو …
آخر این “تو” کار مرا تمام می کند!
که تو هی مرا دور بزنی
من دلم را خوش کنم که در محاصره ی توام
همه می گویند حرف دلت را بزن
اما هروقت حرف دلم را زدم، دل همه را زدم
به جای انکه”نگرانم”باشند
حتی وقتی میخندیم
منظورمان چیز دیگریست!
نظرات شما عزیزان: